مدح و ولادت امام سجاد علیه السلام
خـدایِ عالیِ اعـلی ندارد از تو عـالیتر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالیتر عـلـیُّ حُـبُـهُ جُـنَّـه قـسیـم الـنـار والجَـنَّـه به حـمـدِالله وَالـمِنَّـه ولیالله ست والیتر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک میروبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالیتر اگر فرش نجف گردیم حقّا محترم گردیم که از قـالـیچۀ تبـریز میگـردیم قـالیتر در آغوشِ حسین است و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه میبخشد گداها را گداها را لبِ گهوارهاش پروانهای بی تاب اگر دیدید بدان جبریل آورده است مبارک بادِ زهرا را اگر بابابزرگ این است حتماً این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را: که زهرا طورِ دیگر طور دیگر دوست میدارد میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را ببین که میبَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادر بزرگش را دلِ اولادِ سلمان را بـرایت لافـتـی الا عـلـی میآیـد از بـالا اگر سربند یا زهرا ببـندی رویِ پیـشانی هزار، اللهاکبر را به بازویِ تو میخوانند که با شمشیر میگردی علیِّ اکـبرِ ثـانی عـلـیِ اکـبـرِ ثـانی نه تو بـالاتـر از آنـی تو عباسی نه اینهم نه، که طوفانتر زِ طوفانی قنوتت را که میدیدند خواهرها میگفتند امان از دزدِ انگشتر امان از ساربان آقا تو سیسال است میگریی چرا پیراهنش بردند؟ تو سیسال است میسوزی زِ لبخندِ سنان آقا |